مقالات

تفسیر شریف تسنیم سوره آل عمران(نشریه هادی شماره107)

لايَتَّخِذِ المُؤمِنونَ الكفِرينَ اَولِياءَ مِن دونِ المُؤمِنِينَ ومَن يَفعَل ذلِكَ فَلَيسَ مِنَ اللهِ في شي‏ءٍ اِلاّاَن تَتَّقوا مِنهُم تُقةً ويُحَذِّرُكُمُ اللهُ نَفسَهُ واِلَي اللهِ المَصير(28)

....

اشارات و لطايف

1. ولاي اهل بيت(عليهم‌السلام)

از ديدگاه قرآن كريم رسول اكرم‏صلي الله عليه و آله و سلم به اذن خدا بر همه مؤمنان حقّ حيات دارد:

﴿ياَيُّهَا الَّذينَ ءامَنوا استَجيبوا لِلّهِ ولِلرَّسولِ اِذا دَعاكُم لِما يُحييكُم (سوره انفال، آيه 24) بنابراين مؤمنان مديون رسول اكرم‏صلي الله عليه و آله و سلم هستند و اداي دَيْن را نيز خداي سبحان چنين بيان فرمود: ﴿قُل لااَسَلُكُم عَلَيهِ اَجرًا اِلاَّالمَوَدَّةَ فِي القُربي ومَن يَقتَرِف حَسَنَةً نَزِد لَهُ فيها حُسنًا اِنَّ اللهَ غَفورٌ شَكور (سوره شوري، آيه 23) بگو مزدي جز مودّت اهل بيتم را از شما نمي‏خواهم. مودت اهل‏بيت، مصداق كامل حسنه است و اگر كسي در اين راه قدم نهاد، خداوند اين مودّت را بيشتر خواهد كرد.

تفسیر شریف تسنیم سوره بقره(نشریه هادی شماره(107)

آیه 62- انّ الّذين آمنوا و الّذين هادوا و النّصارى والصّابئین من امن باللّه واليوم الآخر وعمل صالحاً فلهم اجرهم عند ربّهم و لا خوف عليهم و لا هم يحزنون

تفسیر

الذین هادوا: مقصود کسانی هستند که یهودی شدند. یهود اسم جمع و مفرد آن یهودی است(همانند روم و رومی) یا این که مشتق از « هَود» به معنای توبه و بازگشت است .

النصاری:نصارا جمع « نصران» و «نصرانه» مانند « سکاری» جمع «سکران و «سکرانه» است.

الصابئین: «صابئین» جمع «صابی» نزد بیشتر مفسران ، واژه­ای عربی و مشتق از «صبأ» به معنای خروج است؛ از باب این که آنان از دینی خارج و به دین دیگر درآمدند و نزد بعضی مشتق از «صبا» به معنای میل پیدا کردن است؛ از باب اینکه آنان به گمان خودشان به دین خدا میل پیدا کردند.

تفسیر شریف تسنیم سوره بقره(نشریه هادی شماره(106)

آیه61-و اذْ قُلْتُم يموسى لَن نَّصبرَ عَلَى طَعامٍ واحد فادعُ لَنا ربِّكَ يُخرجْ لَنا مِمّا تُنْبِتُالارضُ من بقلِها و قِثّآئها و فومها و عَدَسِها و بَصَلِها قالَ اءتسْتَبدِلونَ الّذى هُوَ اءدنىبالَّذى هُوَ خَيرٌ اهْبِطوا مصرا فان لَكُم مّا سَاءلتُم و ضُرِبَت عَلَيهم الذّلّة و الْمَسْكَنَةُ وبآءُ و بغضبٍ مّنَ اللّه ذلك بانهم كانوا يَكْفرونَ بايتِ اللّه و يقتِلونَ النّبينَ بغيرِ الحَقِّذلكَ بِما عَصَوا وَّ كانوا يَعتَدونَ

تفسير

بقلهاو...: «بَقل» به معناى سبزى و «قِثّاء» به معناى خيار(خيار چنبر) و «عدس» به معناى معروف آن و «بَصَل» به معناى پياز است. اما در معناى «فوم» اختلاف شده است ؛ بعضی آن را به معنای گندم و بعضی به معنای سیر گرفته اند.

أتستبدلون: واژه تبديل و استبدال گاهى بدون حرف جر ذكر مى شود ؛ مانند: «فبدّل الذين ظلموا قولاً غير الذى قيل لهم» (سوره بقره، آیه 59)، و گاهى با حرف جرّ به كار مى رود، ولى حرف جر به سر مبدَّل، يعنى چيزى كه تبديل به چيز ديگر مى شود و انسان آن را از دست مى دهد در مى آيد؛ مانند: «و من يتبدّل الكفر بالايمان» (سوره بقره، آیه 108) درباره كسى كه ايمان را از دست مى دهد و كفر را مى گيرد و از همين قبيل است آيه مورد بحث كه باء حرف جر بر سر «الذى هو خير» در آمده: «أتستبدلون الذى هو أدنى بالذى هو خير»؛ چون آنان با رسيدن به متاع پست، خير را از دست مى دادند.

تفسیر شریف تسنیم سوره بقره (نشریه هادی شماره 105)

آیه ۵۸- و اذ قلنا ادخلوا هذه القریه فکلوا منها حیث شئتم رغدا و ادخلوا الباب سجّدا و قولواحطّه نغفر لکم خطایکم و سنزید المحسنین

آیه ۵۹- فبدّل الّذین ظلموا قولا غیر الّذى قیل لهم فانزلنا على الّذین ظلموا رجزا من السماء بما کانوا یفسقون

تفسیر

القریة:«قریة» بر شهر نیز اطلاق می­شود؛ زیرا اصل این واژه به معنای اجتماع است .

حِطَةٌ: واژه « حِطَة» که به معنای ریزش گناهان و لازمه آن بخشوده شدن و از بین رفتن آن است.

فبدل: عنوان «تبدیل» در بسیاری از خصوصیاتِ مفهومی، با عنوان «تغییر» هماهنگ است، لیکن تفاوت­هایی نیز با هم دارد.

رجزاً: با ملاحظه موارد استعمال واژه­ی«رجز» در قرآن کریم به دست می­آید که این واژه هم به معنای عذاب می­آید و هم به معنای «رجس» و آلودگی و پلیدی

تناسب آیات

این دو آیه، یادآور دهمین نعمتی است که از جانب پروردگار به بنی اسرائیل افاضه شد و نیز، ناسپاسی دیگری از ناسپاسی­های آنان را گوشزد می­کند؛نعمت به پایان رسیدن سرگردانی در بیابان و وارد شدن به سرزمینی که ورود به آن چهل سال بر آنان حرام شده بود و ناسپاسی تبدیل فرمان خدا.

تفسیر شریف تسنیم سوره آل عمران (نشریه هادی شماره 104)

لايَتَّخِذِ المُؤمِنونَ الكفِرينَ اَولِياءَ مِن دونِ المُؤمِنِينَ ومَن يَفعَل ذلِكَ فَلَيسَ مِنَ اللهِ في شي‏ءٍ اِلاّاَن تَتَّقوا مِنهُم تُقةً ويُحَذِّرُكُمُ اللهُ نَفسَهُ واِلَي اللهِ المَصير (28)

گزيده تفسير

خداي سبحان ارتباط ولايي با كافران را ممنوع كرده است.

ارتباط با كافران با برخي انگيزه‏ها گناه كبيره و فسق بزرگ و گاه كفرآور است و كسي كه با آنان چنين رابطه ولايي برقرار كند همانند آنان گرفتار غضب الهي خواهد شد؛ اما رابطه با كافران بدون تولي و ولاء و محبت جايز است.

مؤمنان حتي «مودت» به كافران نيز ندارند كه پايين‏ترين مرحله است چه رسد به «تولي» يا «اتخاذ» ولي كه به صورت ملكه و مستحكم‏ترين پيوند است و با نخستين مرتبه نهي از منكر كه انزجار قلبي است و همچنين با دوستي خدا منافات دارد. راز ممنوع بودن ولاي كافران ـ كه دوست دارند مؤمنان نيز كافر و همسان آنان شوند ـ تأثير سوء اين‏گونه روابط بر مؤمنان و پديدآوردن زمينه انحراف و كژراهه روي آنان از معارف ديني است.

تفسیر شریف تسنیم سوره بقره(نشریه هادی شماره(104)

آیه 55- و اذ قلتم یا موسی ان نومن لک حتی نری الله جهره فاذتکم الصاعقه و انتم تنظرون

 آیه 56- ثم بعثناکم من بعد موتکم لعلکم تشکرون

مراد از «موت»

مراد از موت در این­جا همان مفارقت روح از جسد و مرگ است، نه غشیه، بی هوشی، سقوط، جهل و نادانی و مانند آن .

نکته مهم : همان طور که گذشت تا محذور عقلی یا نقلی در حفظ معنای ظاهر پیش نیاید و قرینه­ای بر خلاف ظاهر در کلام نباشد، اعتماد به معنای ظاهر کلام لازم است.

تفسیر شریف تسنیم سوره آل عمران (نشریه هادی شماره 102 و 103)

تولِجُ الَّيلَ في النَّهارِ وتولِجُ النَّهارَ فيالَّيلِ وتُخرِجُ الحَي مِنَ المَيِّتِ وتُخرِجُ المَيِّتَ مِنَ الحَي وتَرزُقُ مَن تَشاءُ بِغَيرِ حِساب (27)

گزيده تفسير

در اين كريمه سه نمونه از قدرت انحصاري خداي سبحان، كه مفهوم كلي آن در آيه پيشين گذشت با عبارتي كوتاه و جامع بيان شده است:

1. داخل كردن شب و روز در يكديگر با كاستن از يكي و افزودن به ديگري و بدين وسيله فصول چهارگانه را پديد آوردن كه از عوامل مهم رويش گياهان و تداوم حيات انسان و حيوان است.

2. خارج ساختن زنده از مرده و مرده از زنده كه از مصادق آن تولّد مؤمن از كافر و بالعكس است.

3. روزي دادن همه انسان‌ها متناسب با نياز و شايستگي‌شان از رزق مادي و معنوي بي‌شمار در دنيا و آخرت بودن اينكه كسي مستحق اندكي از آن يا قادر به جبران بخشي از آن باشد.

از نظر عرف و لغت هر چيز سومند به حال انسان رزق شمرده مي‌شود، بنابراين افزون بر ارزاق مادي بهره‌هاي معنوي مانند عزت، كرامت، علم و نبوت همگي رزق انسان‌اند.

خداي سبحان بر اساس كوشش انسان رزق نمي‌دهد. آري كوشش آدمي لازم است؛ ولي رزق خدا بي‌حساب است.

تفسیر شریف تسنیم سوره بقره(نشریه هادی شماره102 و 103)

آیه 51- و اذ واعدنا موسى اربعين ليلة ثم اتخدتم العجل من بعده و انتم ظالمون

آیه 52- ثم عفونا عنكم من بعد ذلك لعلكم تشكرون

تناسب آیات

پس از رهایی بنی اسرائیل از چنگال فرعون نیاز به قانونی برای اداره جامعه بود. خداوند با دعوت موسی به کوه طور زمینه را برای دریافت این قانون فراهم کرد. خداوند برای ابلاغ وحی به حضرت موسی یک اربعین ریاضت و خودسازی برای او در نظر گرفت. بنی اسرائیل در برابر چنین نعمت عظیمی کفران نعمت کرده و گوساله پرست شدند و مورد غضب خداوند قرار گرفتند.

مواعده

واعدنا به معنای قرارداد طرفینی میان خداوند و حضرت موسی بود. خداوند به حضرت موسی وعده ابلاغ تورات داد. و حضرت موسی نیز وعده آمدن به کوه طور داد.

نکاتی درباره اربعین

1-وعده خدا و حضرت موسی یکی بوده و عبارت است از پایان یافتن ۴۰ روز

2-خصوصیت عدد اربعین به دلیل این که امری جزئی است تنها با دلیل نقلی قابل اثبات است. در این باره قول معصوم معتبر و حجت است

3-علت تعبیر شبانه روز به شب در این آیه برخورداری شب از پایگاه مستحکمی در جهت معنویت و عبادت است

4- احتمالا اربعین حضرت موسی ماه ذی القعده و دهه اول ماه ذی الحجه بود.

5-درخواست حضرت موسی از خدا رویت قلبی و نه رویت حسی بود«ربّ ارنى انظراليك»

تفسیر شریف تسنیم سوره آل عمران (نشریه هادی شماره 101)

قُلِ اللّهُمَّ ملِكَ المُلكِ تُؤتي المُلكَ مَن تَشاءُ وتَنزِعُ المُلكَ مِمَّن تَشاءُ وتُعِزُّ مَن تَشاءُ وتُذِلُّ مَن تَشاءُ بِيَدِكَ الخَيرُ اِنَّكَ عَلي كُلِّ شي‏ءٍ قَدير (26)

...

ادامه تفسیر آیه 26

...

اسناد امور اعتباري به خدا

عناوين و امور اعتباري مانند ملكيت، رياست، معاونت و ذمّه، واقعيتي ندارند و همچون مالك و مَلِك بودن انسان كه از سلطه او بر اعضا و جوارح و شئون ادراكي و تحريكي‏اش سرچشمه مي‏گيرد، شأني از شئون خود انسان‏اند كه در حدّ اعتبار به خدا استناد دارند، چون خود اعتبار كننده (انسان) فعلي از افعال خداست، كارهاي او نيز به خدا اسناد دارد.

شما اینجا هستید: خانه مقاله ها