حکمت عرفان درس سوم و چهارم رابطه عرفان و عقل و دین

بسم الله الرّحمن الرّحیم
درس سوم-کلیاتی در عرفان نظری (3)- عرفان و عقل
سوالات ابتدایی
رابطه عرفان و عقل چگونه است؟ چرا در برخی از متون عرفانی عقل گرایی را سرزنش کرده اند؟ تعریف صحیح عقل چیست؟ کاربرد عقل در سلوک عرفانی چیست؟ و ...
اهم مطالب این بخش شامل موارد ذیل می باشد

 

- سیر تاریخی عرفان گرایی فیلسوفان مسلمان
- دیدگاه استیس درباره عقل گریزی عرفان
- نقد نظریه استیس و اثبات عقلانی بودن ساحت عرفان
- دیدگاه عرفا درباره عقل و عقل گرایی
- نقد عقل و فلسفه مشایی
- ضعف ادراک عقلی
- نقد عقل مشوب و تأیید عقل سلیم
- حجیت عقل و تعاضد آن با شهود
-عقل استدلالی و عقل تحلیلی
گرایش به عرفان در میان مسلمانان به مرور رواج یافت؛ ابن سینا روش شهودی را مطرح و در متون خود به مباحث عرفانی اشاره می کند، پس از او شیخ اشراق به عنوان اولین فرد شاخص، رسما روش شهودی را در فلسفه می پذیرد، و سرانجام صدرا افزون بر روش، محتوا را به وحدت شخصية وجود می رساند.
از دیدگاه استیس قواعد عقلی همانند اصل عدم تناقض در ساحت عرفان جاری نیستند؛ لکن دست کم دو اشکال به نظر او وارد است: 1- اگر چنین باشد، باید هر ادعای متناقضی را در عرفان پذیرفت؛
2- در نظریه وی بین احکام متناهی و نامتناهی خلط شده است.
عرفا از اینکه میگویند «عرفان فوق طور عقل است»، نقد و رد عقل تاریخی و مشائی را در نظر دارند یا به ضعف مرتبه عقل اشاره می کنند و یا در مقام رد عقل مشوب به وهم اند.
عقل از نگاه عرفان تنها حجیت دارد و با روش کشفی مساعدت می کند، بلکه این حجیت و مساعدت تا بدان پایه برای عرفا مسجل و قطعی است که به تدریج عقل و احکام آن را به عنوان «میزان مباحث عرفانی» مطرح کرده اند.
عقل به ادراک استقلالی با ادراک تبعی می تواند همه مدرکات عرفانی را درک کند.
عرفان نظری از بسیاری قابلیت های عقل همچون تحلیل، نظم دهی، انسجام بخشی و ساختارسازی، فراوان استفاده می کنند.

درس چهارم- کلیاتی در عرفان نظری (4)- عرفان و دین
سوالات ابتدایی
رابطه عرفان و دین چه نوع رابطه ای است؟ آیا عرفان از خارج از دین اسلام وارد شده و یا از درون آن؟ چرا در دوره های اولیه ظهور اسلامی، عرفان به شکل امروزی شخصیتی مستقل نداشت؟ نقش دین و عرفان و تاثیرات این دو بر یکدیگر چگونه است؟ از منظر اهل البیت به عنوان حجت های خداوند عرفان چه جایگاهی دارد؟ چرا اهل بیت با تصوف مخالفت می کردند؟
اهم مطالب این درس شامل موارد ذیل می باشد:
- دین از منظر عارفان مسلمان (شریعت، طریقت، حقیقت)
- رابطظه دین و عرفان
- نقش دین در عرفان اسلامی
- نقش عرفان اسلامی در دین
- تصوف از منظر اهل بیت
سه بحث اصلی دین از منظر عرفا شریعت، طریقت و حقیقت است:
«شریعت»، مجموعه احکام اسلامی
«طریقت»، مسائل سلوکی اسلام
«حقیقت»، مباحث هستی شناسانه دین است.
نسبت «شریعت و طریقت و حقیقت»، نسبت طولی ظهوری بطونی است. هر مرحله از «شریعت و طریقت و حقیقت» در عین اینکه ظاهر و مقدمه مرحله بالاتر است، حافظ و نگاهبان آن نیز هست. از این رو اگر سالک پس از رسیدن به طریقت یا حقیقت، پایبندی به شریعت یا طریقت را وانهد، مقام طریقتی یا حقیقتی او زایل شده، افزون بر تنزل روحی، ممکن است به انحرافات عملی و اعتقادی کشیده شود. عرفان اسلامی در بخش عرفان عملی با حوزه طریقت دین، و در بخش معارف و عرفان نظری با حوزه حقیقت دین، مرتبط و هماهنگ است و از متون آیات و روایات در این دو حوزه بهره های فراوان برده است.
دین حدوثا و بقائة در عرفان اسلامی نقش کلیدی داشته و دارد: از سویی با حجم انبوهی از گزاره ها و آموزه های عرفانی عملی و علمی، خاستگاه پیدایش عرفان اسلامی شده است، و از سوی دیگر، به منزله «میزان عام عرفان اسلامی»، از بروز انحراف ها، خطاها و بدعت ها در آن جلوگیری می کند.
مهم ترین سنجه در عرفان اسلامی، که «میزان عام» تلقی شده، دین ختمی اسلام است؛ زیرا برگرفته از کشف تام و اتم محمدی است. عرفان اسلامی و کوششهای عارفان مسلمان در طول تاریخ، موجب پیدایی آثار بدیعی در زمینه معانی باطنی و تأویلی آیات قرآن، روایات معصومان و آموزه های شرعی، و خاستگاه پدید آمدن نگرش کلان و جامع و معقولی از مؤلفه های مختلف شده است.
اهل بیت و اصل تصوف و عرفان را تأیید و تشویق کرده اند، لکن کج فهمی ها و انحراف ها و بدعت ها مورد انتقاد و نقد و رد آن بزرگواران است.